سرمایه و بهره وری
1_اگر بجز خلیجفارس و ساحل آن ما هیچ سرمایهای نداشتیم یعنی خبری از نفت و گاز و معادن در ایران نبود، بازهم در صورت قدرشناسی از این موهبت الهی میبایست ثروتمندترین کشور منطقه میشدیم، ولی هزار افسوس که بیماری مزمن سوءمدیریت راه بهرهمندی از خلیجفارس و دریای عمان را بستهاست و تنها به نام خلیجفارس افتخار میکنیم .
خطرات ناشی از جهل
۲_این جهل انسان است که حوادث طبیعی را برای او در حد بلا و مصیبت نگه داشته است ولی علم آدمی می تواند خطرات ناشی از حوادث طبیعی را کنترل و مدیریت کند و اصل وجود آن ها را منبعی از منابع انرژی و وسیله ای برای تبدیل آن ها به منفعت قرار دهد.
کلام جانبخش مهدی
۳_مهدی موعود نتیجه هدایت یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر و تلاش صدها هزار مصلح بشری و امید میلیاردها انسان مظلوم است که طلعت زیبا،کلام جانبخش ،منطق استوار و قدمهای با صلابت او و مهر وصف ناپذیرشان عطر هدایت را در سرتاسر عالم پخش میکند و عقل و جان هر کسی که مشامش از گند گناه پر نشده ، هدایت و سرمست میشود .
بهشت عشق
۴_بهشت باغی است از درختان عشق که میوههایش لطف و کرامت است و آنچه در نهرهای آن جاری است خوشبینی است. بهشت با نور صداقت روشن است و نسیم صمیمیت و وفا در آن میوزد .
جمعه های شوق آور
۵_جمعه یعنی اوج زیبای سجود
جمعه یعنی عمق و ژرفای شهود
جمعه عید عاشقان روی اوست
جمعه یعنی ترک غیبت، هم قعود
جمعهها تمرین هجرت از تمام بردگیست
جمعه یعنی لذت راه صعود
جمعه باید اشک شوق از دیده ریخت
جمعه یعنی حاصل بود و نبود
جمعه ی سبز
۶_جمعه باید پر کشیدن را چشید
جمعه یعنی ختم هر گفتوشنود
جمعه را اهل دعا فهمیدهاند
جمعه یعنی آخرین میزان سود
جمعه میآید امام راستین
جمعه یعنی لحظهی سبز فرود
پرده ی اسرار
۷_پرده ستاری خداوند تنها بر عیوب مردمان کشیده نشده بلکه بسیاری از واقعیتهای زندگی هر کسی تا زمانیکه در پس پرده ستاریت خداوند پنهان است در دید دیگران عذر تلقی میشود اما همینکه در معرض علم و اطلاع سایرین قرار گرفت از ارزش میافتد، پس حتی امور عادی زندگی ما در سایه ستاری خدا آبروی ما را نمیبرد .
نور و اشتیاق دل
۸_شادی، فوران هیجان از یک دل رضایتمند است پس رضایتمندی را پیوسته به دل خود القا کنید تا راه ظهور شادی را باز نگه دارید .
لجاجت مرگبار
۹_هیچ مرضی خاص تر و خطرناکتر از عجب نیست و هیچ دردی صعبالعلاجتر از لجاجت سراغ ندارم .
ارزیابی بر اساس مذهب
۱۰_ثقه السلام کلینی به اوج کمال عقلی رسیده بود چون با وجود آنکه خود برترین مذهب را اختیار کرده بود به انتخاب دیگران که سایر مذاهب را اختیار کرده بودند به دید کفر نمینگریست بلکه آنها را مسیر انتخاب بهتر و ارتقاء عقلی ارزیابی میکرد و بر اساس مذهب منتخب دیگران و برپایه اختیار مخاطب، فتوا میداد .