سرآغاز فصل
۱_وقتی کاری را آغاز میکنیم یعنی حالت قبلی را تغییر میدهیم ، پس آغاز، لحظه باشکوه تغییر است .برای شروع سال نو باید تغییر کنیم چون تا بهاری نشویم بهار نمیشود همچون امام هادی که گلی همیشهبهار بود .
کدامین قدم
۲_بهنظر شما کدام قدم سختتر است ؟ اولین قدم که محتاج شجاعت است یا دومین قدم که نیازمند استقامت ؟
بهنظر من قدم دوم مشکلتر است چون در این قدم بسیاری از شجاعان از شجاعت خود پشیمان گشتهاند و آرزو کردهاند که بهجای ابراز شجاعت صبوری میکردند .
انسانیت
۳_ظهور امامزمان (ارواح من سواه فداه) لحظه پیدایش تمام حسن انسان کامل است و کمال انسان در عقلانیت اوست، پس لحظهی ظهور هنگامهی طلوع کمال عقل است .
قرب الهی
۴_قطبنمای وجود انسان که جهتیاب تمام اعضا و جوارح اوست ، همانا در دل و قلب آدمی است . حیف است که جهت این قطبنما را روی بیجهتی یا در جهات انحرافی تنظیم کنیم جهت درست سمت خداست .
علت و معلول
۵_ادراک واقعیتها و درک صحیح از علتهای آنان سبب میشود حرکت به سوی اهدافی که در آینده امید به تحقق آن را داریم کمهزینهتر و کمخطرتر و با آسیب کمتری به دست آید .
ضرورت علم
۶_مطالعه ی تاریخ بصیرت آفرین است .تاریخ هر علمی جزء ضروری و لازم همان علم است که باید مطالعه شود تا بتوان در یک علم ،عالم و متخصص شد .
نمایش زندگی
۷_هر خوبی پلهای برای خوبیهای بالاتر و هر بدی سرسرهای به سوی بدیهای پستتر است و زندگی نمایش هنرهای انسان است .نمایشی که خوبیها و بدیها پردههای گوناگون آن هستند .
حقیقت تاریخ
۸_در تاریخ زوایای پنهانی هست که باید با شکافتن عوامل وقایع به آنها رسید. دلیل پنهان ماندن این زوایای مخفی در متن تاریخ، نوشتهشدن تاریخ به دست قدرتمندان است اما قصهها اگر غلوآمیز نبودند به حقایق نزدیکترند .
طعم معنای عشق
۹_طعم عشق تلخ و ترش و شیرین است. تلخی آن بهخاطر قهر معشوق ، ترشی آن بهخاطر خشم معشوق و شیرینی آن به خاطره لبخند معشوق است.
عشقی را برگزینید که شیرینی آن بر تلخی و ترشی آن غلبه داشته باشد آنگاه معنای عشق واقعی را خواهید چشید اما مراقب باشید که شورش را در نیاورید چون در طعم عشق جایی برای شوری نیست .
وسوسه ها
۱۰_حتی در زمان ظهور امامزمان ارواح من سواه ، خدا انسانها در معرض تقاضاهای نفسانی و وساوس شیطانی قرار دارند و تا صبح قیامت جنگ بین حق و باطل در ضمیر هر انسانی پابرجاست و حتی در زمان ظهور حجت خدا ص باید از شر نفس به خدا پناه ببریم چه رسد به اکنون که ...