یادآوری
۱_تعداد مردم دنیا را گاهی به خود یادآوری کنید تا دنیای شما بهاندازه خود شما و افراد محدود معاشر با شما کوچک نماند .
تغییر روزمرگی
۲_هر وقت خواستید زندگی روزمره خود را تغییر دهید از ساعت خوابیدن و بیدار شدن خود شروع کنید تا خواسته شما نتیجهبخش باشد .
نقشه ی افکار
۳_بنای زندگی ما از روی نقشه افکار ما به وسیله اعمال ما ساخته میشوند. عمل بینقص و بدون طرح و برنامه مانند نقشه کشیدن بدون اقدام امری بیحاصل است .
مرد و زن
۴_رابطه یک زن با یک مرد یعنی همه زندگی زن و مجوز حضور در همه زندگی مرد ، اما رابطه یک مرد با یک زن یعنی فقط بخشی از زندگی آن مرد و دور از تمام بخشهای دیگر زندگی او.
همین تفاوت دو معنا است که میان آن دو زمینهساز اختلاف و چالش میشود، پس راهحل این است که هر دو با یک معنای واحد و یک درک واحد از ارتباط با هم و با یکدیگر برسند تا بتوانند یک زندگی بدون اصطکاک را پشت سر بگذارند.
یعنی یا همه ی دنیای مرد، زنش باشد یا زنش در همه دنیایش حاضر باشد بدون غیبت و غفلت از هر کنج و زاویهی پنهانی ،یا زن رابطه اش را با مرد یک رابطه مستقل از دیگر روابط دنیای مرد و یک رابطه کاملاً ایزوله در دنیای او بداند و او بخشی از دنیای خودش را به عشق ورزیدن به آن مرد اختصاص دهد و در سایر بخشها خودش بار زندگی را به دوش بکشد و با پای خودش و دست و ذهن خودش سایر مسیرها را برود . بهعنوان یک انسان امور انسانی خودش را بیتوقع از مرد زندگیاش بهعهده بگیرد. مسلماً زندگی و رابطه مطلوب این است که مرد پشتیبان زن و زن پناه عاطفی مرد باشد اما در دنیایی که اکنون در آن زندگی میکنیم زنان بهدنبال پشتیبانی هستند که بچهننه نباشد و مردان دنبال زنی هستند که جز تقاضای جنسی آنهم به اختیار آنها، تقاضایی نداشته باشد و تا زمانیکه روابط بین زن و مرد پر از خودخواهیهای اینگونه است زندگیها بههمین وضع فاجعهآمیز است که میبینید.
تکنیک نوشتن
۵_ یکی از تکنیکهای کسب آرامش نوشتن است،حداقل برای من اینگونه بودهاست .
حذف ترحم در منظومه مدیریتی
۶_حذف ترحم در سیاستهای مدیریتی نه نشانه اقتدار است و نه نشانه تدبیر، بلکه یا نشانهی خودخواهی و تکبر یا نشانهی بیانصافی و ظلم است . مدیر موفق و برتر کسی است که در منظومه مدیریتی او جایی برای رحم و شفقت تعریفشده باشد .
ریشه ها
۷_بخشی از توقع ما از دیگران به دلیل دلبستگی و وابستگی به آنها، اما بیمنطق و از روی عادت یا به دلیل پاسخ به کمبودهای قبلی در زندگی و گذشته خود ماست . پس با پیدا کردن یک منطق صحیح و اصلاح یک عادت بیحاصل و شناخت ریشهی کمبودها توقعهای ما ازبینرفته و سامان پیدا میکند .
فلسفه ذهن
۸_تعریف من از فلسفه این است :
فلسفه حرکتی در مقام اندیشه است که انسان را با گامهای عقل و بالهای جانش تا قله رفیع ، احاطه و اشراف و حتی شهود نسبتبه موجودات عینی و ذهنی میبرد و این قدرت را ایجاد میکند که آنها را تحلیل ، تعلیل و تهدید کند و زمینه خلق مخلوق جدید بواسطه مقدار احاطه به مخلوقات موجود را فراهم میکند و حیات فردی و جمعی بشر و غیر بشر را متأثر میسازد. پس جنس تعریف فلسفه ، حرکت انسان در مقام اندیشه است و فصل مقوم آن احاطه انسان به موجودات و فصل ممیز آن امکان اثرگذاری محدود است. چون انسان محدود است و فلسفه از حرکت ذهن انسان آغاز و به تحرک فیلسوف و همه اطراف او منجر میشود .
تجربه ازدواج
۹_اگر ازدواجنکرده اید در مهمترین کار نکرده زندگی از تمام عشق و عقل خود استفاده کنید که کلاه سرتان نرود اما اگر ازدواج کردهاید از تمام عشق و عقل خود استفاده کنید تا کلاه خود را چه تنگ است و چه گشاد، روی سر خود نگه دارید .
میزان لذت
۱۰_بعضی از انسانها در مقام پند و نصیحت دیگران پاک و قدیس میشود و در هنگام عمل، لذتجویی بیانصاف اند که هر جایی را میدان لذتجویی و هر زمانی را زمان کامیابی و هر کس را بردهای برای برآورده کردن تمایلات لذتجویانهی خود میدانند. اگر تنها بیانصافی را کنار بگذارند شاید لذت جوییهای آنها با پاک بودن و تقدس منافی نباشد .