خلق آدم واره ها و الگوهای خودخواه
۱_دلیل طراحی و تولید رباتهای انساننما و خلق آدم واره ها از سلولهای بنیادی و با استفاده از علوم مختلف خصوصا علم ژنتیک ، پاسخی به حس صانع بودن انسان به خودش در قالب انگیزههای مختلف است که یکی از آنها تولید رفاه بیشتر و دیگری ترسیم کمبودهای بالفعل در شرایط فعلی و توان موجود است و البته عالیترین انگیزه ،خلق الگوی برای کمال انسان به دست خود انسان است که هم خوب است و هم بد . خوب است چون بالاخره حرکتی به سوی کمال است و بد است چون غلبه نفس بر عقل سبب میشود الگوی خودخواه و متمایل به نابودگری نسبتبه غیر خود را تولید کند .
خودشناسی
۲_اگر علم و آگاهی به هرچیزی و اطلاع از هرچیزی به آگاهی شما کمک نکند، جز مانعی برای کمال چیز بیشتری نیست . پس غایت همه علوم ،کمال انسان است و پایه و اساس کمال انسان ،خودشناسی او نسبتبه خود واقعی اوست .
فرآیندهای ذهنی
۳_دکارت معتقد بود که ذهن انسان غیرمادی است و از مادهی فیزیکی تشکیل نشده درحالیکه این تلقی غیرمادی بودن ذهن آنهم بهطور مطلق غلط است و باید توجه داشتهباشیم که ذهن ما از بعد فیزیکی مغز ما بهطور مطلق منفک نیست . بسیاری از فرآیندهای ذهنی متأثر از فعلوانفعالات شیمیایی و الکتریکی مغز است اما اینگونه هم نیست که ذهن ما اسیر فرایندهای مغزی باشد بلکه ذهن و روان آدمی بعدی غیر مادی هم دارد که میتواند آثار آنهم کاملاً ذهنی باشد .
ساختار طبع و کیفیت بشر
۴_ادراک موافق با طبع را لذت، و ادراک مخالف با طبع را رنج و درد و الم می ماند پس در افراد بشر براساس ساختار طبع و کیفیت طبیعت هرکس لذت و رنجها متفاوت خواهند بود، اما در نوع بشر قدر مشترکی از مفهوم لذت و رنج وجود دارد که براساس موافقت و مخالفت طبع سلیم و طبعیت انسان کامل تعریف میشود مثل لذت آزادی برای همه انسانهای سلیم العقل و رنج بردگی برای همه انسانهای سلیمالنفس که طبیعت و فطرت انسانی آنها منحرف نشده باشد. پس لذت در این مقام حسن ذاتی دارد و رنج و ناراحتی در این مقام قبح ذاتی دارد، اما در خصوص افراد و انواع نفر به نفر در نوع بشر نسبیت حاکم است و هر کس میتواند با تعالی شخصیت و کمال طبیعت خود سطح لذتها و دغدغههای خود را ارتقا ببخشد و یا با سقوط شخصیت آنها را تنزل دهد .
فهم موضوع
۵_آدمی در مقام فهمیدن یک موضوع ابتدا آن را تحلیل و سپس تعلیل و آنگاه تعریف میکند اما هنگام فهماندن یک موضوع نخست آن را تعریف سپس تعلیل و درنهایت تحلیلش میکند.
حذر از بی منطق
۶_از گفتگو کردن با کسی که جز منطق شخصی خودش زیر بار هیچ منطقی نمیرود برحذر باشید و اگر مجبور به این گفتوگو شدید تنها از بدیهیات پرسش کنید و اگر از شما پرسش کرد شما صبورانه پاسخی مبتنی بر اولیات به او بدهید .
مشاهده افسردگی
۷_«بازم خوبه» این عبارت که درست آن «بازهم خوبه» است اگر در بیان کسی مشاهده شد میتوان گفت که او در معرض خطر افسردگی و خودکشی نیست ولی برای پیشرفت بیشتر باید از او بخواهیم که از این عبارت هم استفاده کند «حالا بهترم میشه».
پند مثمر ثمر
۸_گاهی یک پند دلسوزانه و صحیح یک دوست جدید از صدها حمایت و طرفداری مادی و معنوی دوستان قدیمی کارسازتر است .
شهرت پرخطر
۹_شهرت دو قسم است یک قسم آن شهرت در میان خواص و اهل تخصص و صاحبان علم و فن و حرفه است و قسم دوم آن شهرت در میان عوام و توده مردم است که عموماً بت پرور و حاشیه پردازند.
خطر قسم اول مخالفتهای حسودانهی اهل تخصص تا حد سلب حیات و تبعید و تکفیر و اعلام است و خطر قسم دوم برهم خوردن آسایش در زندگی روزمره و پر کشیدن آرامش از تمام لحظههای عمر است. با وجود این دو خطر جدی از هر دو قسم شهرت باید دوری کرد .
جسارت و شجاعت
۱۰_معنای شجاعت فرار نکردن از مقابل حیوان درنده نیست این حماقت است نه شجاعت . شجاعت آنست که اگر در مسئلهای اشتباه کردیم و هر کس در هر جایگاهی اشتباهمان را اصلاح کرد از او بپذیریم و شجاعانه در مقابل حق کرنش کنیم و نگران افول اعتبار خود نباشیم .